گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
پیوند آسمانی
جلد اول
فسخ عقد ازدواج



یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا جاءَکُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ » ( -1 توضیح المسائل، امام خمینی (ره). (صفحه 124 *****
اللَّهُ أَعْلَمُ بِإیمانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِناتٍ فَلا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَی الْکُفَّارِ لا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَ لا هُمْ یَحِلُّونَ لَهُنَّ وَ آتُوهُمْ ما أَنْفَقُوا وَ لا
جُناحَ عَلَیْکُمْ أَنْ تَنْکِحُوهُنَّ إِذا آتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَ لا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوافِرِ وَ سْئَلُوا ما أَنْفَقْتُمْ وَ لْیَسْئَلُوا ما أَنْفَقُوا ذلِکُمْ حُکْمُ
اللَّهِ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ وَ اللَّهُ عَلیمٌ حَکیم: اي کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که زنان باایمان به عنوان هجرت نزد شما آیند،
آنها را آزمایش کنید خداوند از ایمان آنها آگاهتر است هرگاه آنان را مؤمن یافتید، آنها را بهسوي کفار باز نگردانید، نه آنها
براي کفار حلالند و نه کفار براي آنها حلال و آنچه را همسران آنها (براي ازدواج با این زنان) پرداختهاند، به آنها بپردازید و
گناهی بر شما نیست که با آنها ازدواج کنید، هرگاه مهرشان رابه آنها بدهید و هرگز همسران کافر را در همسري خود نگه
ندارید (و اگر کسی از زنان شما کافر شد و به بلاد کفر فرار کرد) حق دارید مهري را که پرداختهاید، مطالبه کنید، همانگونه
که آنها حق دارند مهر زنانشان را که از آنان جدا شدهاند، از شما مطالبه کنند، این حکم خداوند است که در میان شما حکم
وَ إِنْ فاتَکُمْ شَیْءٌ مِنْ أَزْواجِکُمْ إِلَی الْکُفَّارِ فَعاقَبْتُمْ فَآتُوا الَّذینَ ذَهَبَتْ » ( صفحه 125 ) «. میکند و خداوند دانا و حکیم است
أَزْواجُهُمْ مِثْلَ ما أَنْفَقُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذي أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ: و اگر بعضی از همسران شما از دستتان بروند (و به سوي کفار
بازگردند) و شما در جنگی بر آنان پیروز شدید و غنایمی گرفتید، به کسانی که همسرانشان رفتهاند، همانند مهري را که
پرداختهاند، بدهید و از مخالفت خداوندي که همه به او ایمان دارید، بپرهیزید.( 1) (صفحه 126 ) در این آیه خداوند به عنوان
چراکه ایمان و کفر در یک جا جمع نمیشود و پیمان مقدس ازدواج « لا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَ لا هُمْ یَحِلُّونَ لَهُنَّ » : تأکید میفرماید
نمیتواند میان مؤمن و کافر رابطهاي برقرار سازد، چراکه اینها در دو خط متضاد قرار دارند، درحالی که پیمان ازدواج باید
نوعی وحدت در میان دو زوج برقرار سازد و این دو با هم سازگار نیست. از آنجا که معمول عرب بود که مهریه زنان خود را
10 و 11 / ممتحنه. (صفحه 127 ) درست است که -1 ***** .« وَ اتُوهُمْ ما اَنْفَقُوا » : قبلاً میپرداختند خداوند میفرماید
شوهرشان کافر است اما چون اقدام بر جدایی به وسیله ایمان از طرف زن شروع شده، عدالت اسلامی ایجاب میکند که
خسارات همسرش خصوصا مهریه وي پرداخته شود. البته این پرداخت مهر در مورد مشرکانی بود که با مسلمانان پیمان ترك
مخاصمه امضاء کرده بودند. اما چه کسی باید این مهر را بپردازد؟ ظاهر این است که این کار برعهده حکومت اسلامی و بیت
المال است، چراکه تمام اموري که مسئول خاص در جامعه اسلامی ندارد، برعهده حکومت است و خطاب جمع در آیه مورد
مبادا تصور کنید که چون قبلًا مهري .«… وَ لا جُناحَ عَلَیْکُمْ » : بحث گواه این معنی است. و همچنین در حکم دیگري میفرماید
از شوهر سابق گرفتهاند و معادل آن از (صفحه 128 ) بیتالمال به شوهرشان پرداخته شده، اکنون که با آنها ازدواج میکنید،
دیگر مهري در کار نیست و براي شما مجّانی تمام میشود، نه، حرمت زن ایجاب میکند که در ازدواج جدید نیز مهر مناسبی
براي او در نظر گرفته شود، باید توجه داشت که در اینجا زن بدون طلاق از شوهر کافر جدا میشود، ولی باید عدّه نگه دارد.
امّا هرگاه قضیه برعکس باشد، یعنی شوهر اسلام را بپذیرد و زن بر کفر باقی بماند، در اینجا نیز رابطه زوجیّت به هم میخورد
در اصل به « عصمت » جمع « عِصَمْ » .« وَ لا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوافِرِ » : و نکاح فسخ میشود، چنانچه در ادامه همین آیه میفرماید
است و ظاهر آیه مطلق « زنان کافر » به معنی « کافِرَة » جمع « کَوافِر » . است « نکاح و زوجیّت » و در اینجا به معنی « منع » معنی
میباشد و همه (صفحه 129 ) زنان کافر (زنان مشرك، زنان اهل کتاب) را شامل میشود. و در آخرین حکم که در آیه آمده،
وَ سْئَلُوا ما أَنْفَقْتُمْ وَ لْیَسْئَلُوا ما أَنْفَقُوا: » : سخن از مهر زنانی است که از اسلام جدا میشوند و به اهل کفر میپیوندند، میفرماید
و در عین اینکه مسلمانان به حکم عادلانه ذکر شده در آیه قبل عمل .« و این مقتضاي عدالت و احترام به حقوق متقابل است
کردند، مشرکان سرباز زدند، لذا دستور داده شده براي عدم تضییع حق این افراد، هرگاه غنایمی بدست آمد، اول حق آنها را
بپردازند سپس غنایم را تقسیم کنند و این احتمال هم وجود دارد که حکم فوق مربوط به اقوامی باشد که مسلمانان با آنها
پیمان نداشتند و طبعا حاضر نبودند مهر اینگونه زنان را به مسلمانان باز پس دهند، جمع میان هر دو معنی نیز ممکن است.
(صفحه 130 ) در تواریخ و روایات آمده است که این حکم اسلامی تنها شامل شش زن شد که از همسران مسلمان خود
بریدند و به کفار پیوستند و پیامبر صلی الله علیه و آله مهر همه آنها را از غنایم جنگی به شوهرانشان بازگرداند. قال الله تعالی:
1). و مهر زنان را (به طور کامل) به عنوان ) « وَ آتُوا النِّساءَ صَ دُقاتِهِنَّ نِحْلَۀً فَإِنْ طِبْنَ لَکُمْ عَنْ شَیْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَکُلُوهُ هَنیئاً مَریئاً »
یک بدهی (یا یک عطیه) به آنها بپردازید و اگر آنها با رضایت خاطر چیزي از آن را به شما ببخشند آن را حلال و گوارا
مصرف کنید.
مهر
تعریف واژه مَهْر (صداق)
4 / نساء. (صفحه 131 ) مهر کلمهاي است عربی و در فارسی آن را کابین گویند و لغات دیگر مترادف آن در -1 *****
عربی، صداق، نحله، فریضه، اجر میباشد. در قرآن مجید واژه مهر به کار نرفته بلکه از لغات معادل آن استفاده شده که یکی
2) و در قاموس قرآن آورده: صَدُقَه: به فتح صاد و ضم دال مهریه زن ) (1) « وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَۀً » از آن صداق است و
4 / نساء. 2- ترجمه از - است که جمع آن در قرآن صَ دُقات آمده.( 3) اخفش از قول بنی تمیم نقل میکند که: ***** 1
4، صفحه 117 ، ماده (صدق). 3- قاموس قرآن، جلد 3 . کتاب تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 262 ، تاریخ انتشار اردیبهشت 1354
(صفحه 132 ) صُدْقۀٌ، به ضم صاد و سکون دال جمع صَدُقات است ( 1) در فرهنگ جامع هم صُدْقۀ و صَداق و صِداق و اَصدِقه
و صُدْق، به معنی مهریه آمده است. ( 2) راغب اصفهانی هم در مورد صِداق میفرماید: صداق با کسر و فتح و ضم آن چیزي
است که به زن از باب مهر پرداخت میشود علت اینکه به مهر در قرآن به صِداق تعبیر شده است حاکی از بنیان و تشکیل یک
2- فرهنگ جامع (عربی فارسی) . خانواده براساس صداقت و درستی است. ***** 1- اعراب القرآن، جلد 1، صفحه 434
( جلد اول، ماده صدق. (صفحه 133